کد مطلب:149485 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

بزرگی و بزرگواری روح
9. بزرگی روح در مقابل كوچكی و حقارت است، جنبه ی كمی دارد. روح بزرگ یك آرزوی بزرگ است، یك اندیشه ی بزرگ و وسیع است، یك خواهش و اراده ی بزرگ است، یك همت بزرگ است. آن كه آرزو دارد در ثروت شخص اول شود - البته نه آرزوی خالی بلكه آرزوی توأم با حركت - یك روح بزرگ دارد. به قول نظامی عروضی:

«احمد بن عبدالله الخجستانی را پرسیدند تو مردی خربنده بودی، به امیری خراسان چون افتادی؟ گفت: به باد غیس در خجستان روزی دیوان حنظله ی باد غیسی همی خواندم، بدین دو بیت رسیدم:




مهتری گر به كام شیر در است

شو خطر كن زكام شیر بجوی



یا بزرگی و عز و نعمت و جاه

یا چو مردانت مرگ رویاروی



داعیه ای در من پدید آمد كه به هیچ وجه در آن حالت كه بودم راضی نتوانستم بود. خران بفروختم و اسب خریدم و از وطن خویش رحلت كردم و به خدمت علی بن اللیث (صفاری) شدم.. اصل و سبب این دو بیت بود.»

روح بزرگ به كمی و كوچكی و حقارت تن نمی دهد، به كم از قدر خود راضی نمی شود.



به كم از قدر خود مشو راضی

بین كه گنجشك می نگیرد باز



روح بزرگ اهل مهاجرت است، به كنج خانه و به آب و خاك خود قناعت نمی كند؛ سفر می كند، دریاها را و خطرها را استقبال می كند، شب و روز می كوشد و در نتیجه زودتر پیر می شود، بیماری قلبی می گیرد و مثل «ناصر» [1] در نیمه راه عمر می میرد. «موسولینی» گفت: «بجای آنكه صد سال گوسفند باشم ترجیح می دهم یك سال شیر باشم».

آدم بزرگ از زندان باك ندارد، ده سال و بیست سال زندان می رود كه دو سال به كام زندگی كند.

10. اسكندر و خشایار شاه و نادر و ناپلئون روحهای بزرگ و ناآرام بوده اند اما یك جاه طلبی بزرگ، یك رقابت و حسادت بزرگ، یك شهوت بزرگ، یك تجمل پرستی بزرگ بوده اند. اینها با مقایسه با روحهای كوچك البته عظمت و اهمیت بیشتری دارند. اینها اگر به جهنم هم بروند یك روح بزرگ به جهنم رفته است، اینها هواپرستهای بزرگ هستند. آنچه در وجود اینها و در روح اینها رشد كرده است، شهوتها، جاه طلبی ها، حسادتها، كینه توزی هاست.

اما بزرگواری، بزرگواری غیر از بزرگی است. بزرگواری روح در مقابل كوچكی روح نیست، بلكه در مقابل پستی و دنائت روح است.

این پستی چگونه پستی ای است؟ این خود یك مسأله ای است در حقیقت ماوراء الطبیعی و ضد منطق مادی. می گویند تن به پستی نده، تن به خواری نده، آقا


باش نه نوكر، عزیز باش نه ذلیل. اینها كه هیچكدام ملموس نیست. افتخار یعنی چه؟ اینكه:



تن مرده و گریه ی دوستان

به از زنده و خنده ی دشمنان



اینكه: «ان الحیاة فی موتكم قاهرین و الموت فی حیاتكم مقهورین» [2] یعنی چه؟

11. ما در جمله های «اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتیت الزكاة و امرت بالمعروف...» بزرگی و بزرگواری امام را توضیح می دهیم.


[1] [جمال عبدالناصر].

[2] نهج البلاغه، خطبه 51 [زندگي در مرگ پيروزمندانه است، و مرگ در زندگي توأم با شكست.].